شعرامو ميريزم به پات دلو فدات ميکنم ميون يک جمع شلوغ ميون آدماي بد من تو رو خوب ميبينم و تو رو سوات ميکنم سرش رو شونه هاته و دستش تو دستاته بازم من ولي تو قاب چشام تو رو جدات ميکنم تو اونجا شادي و من هم اينجا دارم مينويسم يه روز با اين نوشته ها من آشنات ميکنم حس ميکني توي دلم زندوني من شده اي؟ غصه نخور عزيزکم يه روز رهات ميکنم تو رفتي و ندارمت تو روزگار تاريکم خدا به همراهته و من هم دعات ميکنم...
از دور نگات ميکنم تو دل صدات ميکنم
نظرات شما عزیزان: